کاتارا
یه برادر داره که اسمش ساکاست کاتارا
وقتی ۶ سالش بوده
داشته با ساکا
بازی میکرده که یهو می بینن داره
از اسمون دود می باره
اون به ساکا میگه که میرم
پیش مامان ببینم حالش چطوره وقتی
میره تو چادرش که مامانشو
ببینه توی چادر یه اتش افزاره که داره مامانشونو
تهدید میکنه مامانش (اسمشو نمیدونم)
بهش میگه که
برو عزیزم خودم حلش
میکنم اونم به مامانش میگه من
میترسم اون مرد اتش افزار
هم میگه بهتره به حرف مامانت گوش بدی
کاتارا هم میره به باباش
میگه (اسم بابای کاتارا هاکودا هستش)
هاکودا هم وقتی میره تو
چادر میبینه مامان کاتارا و ساکا کشته شده
چون اون از قبل اتش افزارا همه
اب افزارای قطب جنوب رو کشتن ولی
میدونن که هنوز
یه اب افزار توی قطب جنوب زندست
اما نمیدونن که اون
کیه و اون اب افزار هم کسی نیست
جز کاتارا
مامانش هم برای این که
کاتارا کشته نشه به اون اتش افزار
میگه که خودش اب افزاره
و اتش افزاره هم اون رو میکشه
چند سال میگذره و
کاتارا ۱۱ سالش میشه
هاکودا و بقیه مردای قبیلشون به کشور
خاک سفر میکنن که با کمک اونا
به اتش افزارا حمله کنن
دو سال بعد یه روز که کاتارا
و ساکا برای ماهیگیری رفتن
بیرون یهو جریان اب تند میشه و قایقشون
بین یخ ها خورد و خاک شیر میشه
و میفتن روی یخها که این
باعث میشه اونا دعوا کنن که
میبینن انگ توی کوه یخ
تو حالت اواتاریه کاتارا اونو از تو کوه یخ بیرون میاره
و انگ با کاتارا و ساکا
دوست میشه
از اون به بعد رو باید از تو کارتونش دید
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: